هنر روم و معرفی سبک های مورد استفاده در آن
هنر روم با به قدرت رسیدن آنها پس از اتروسك ها بر ایتالیا حاكم و جانشین شد . امپراطوری بزرگ و حاكم بر مردمانی با نژادهای گوناگون با اعتقادات و زبانها و سنتها و فرهنگ های مختلف . هنر رومی ها ابتدا تحت تأثیر هنر اتروسكها و یونانیان بوده است و كم كم ویژگی ها و صفات مستقلی می یابد .
هنر روم نخستین مرحله جامع هنر اروپای غربی است، هنر رومی ضمن استفاده از شكلهای كلاسیك مفاهیم غیر كلاسیك را بیان می دارد . علاقه به شخصیت فردی را با علاقه به مفاهیم انتزاعی مانند قانون ، دولت ، تمدن در هم می آمیزد . از قرن پنجم قبل از میلاد تا زوال جمهوری یعنی قتل سزار در 44 ق.م كار دولت روم تنها كشورگشایی و تحكیم قدرت خویش بود و بعد از آن نیز دوره امپراطوری های پیشین و پسین را داریم تنها در دوران جمهوری است كه نقاشی و سبك های خاصی از آن را داریم . در معماری روم تعداد درها و پنجره ها كم بودو سطح دیوار ها فضای مناسبی بود برای تزئین با نقاشی .
دامنه تزئینی ای كه بیشتر رواج داشت تزئیناتی بود كه با گشودن راهی تازه بر فضای اتاق می افزودند و در نوسان بودند . رنگها گاهی سبز ، خرمایی متعادل و گاهی قرمز و سیاه ( برای برجسته نمایی قابهای تزئینی یا پیكره ها ) و حاشیه را نیز با سفید شیری تندی مشخص می سازند.
آماده سازی سطح : رومیان دیوار را با چنان دقتی آماده می كردند كه سطح آن تا اندازه ای براق می شد . نخست گچی را كه با گرد مرمر مخلوط میشد را چندین بار روی دیوار می كشیدند و سپس آنرا می كوبیدند تا آنكه به قدر كافی فشرده میشد . آنگاه سطح گچكاری شده را چنان صیقل می دادند كه همچون مرمر صاف و براق شود .
گذر تدریجی از تزئینات دیوار تخت به دیوار فضا سازی شده در پمپی و هركولانئوم به طرزی قراردادی به چهار سبك متوالی و در عین حال متداخل تقسیم شده است :
سبك نخست : از 200 ق.م تا 60 ق.م كه نمای مرمرین نامیده می شود . دیوار را به قابهای چند رنگ درخشانی از رنگهای یكدست متضاد كه حالت طراحی داشتند تقسیم می كرد .
سبك دوم : از 60 ق.م تا 20 ق.م كه به سبك معماری خوانده می شود . كه در آن تزئین دیگر به یك سطح مرئی واحد محدود نمی شود . فضای اتاق چنان آراسته می شد كه با شبیه سازی از شكل های معماری در یك پرسپكتیو متقاعد كننده از لحاظ بصری اما واقعا نا متقارن ، گویی از خود اتاق فراتر رفته و امتداد یافته است . ستون ها ، شبه ستون ها ، و قاب های پنجره ها كه روی دیوار نقاشی شده بودند بصورت قابهایی برای دورنماهایی از شهر ها و منظره ها در می آمدند .
سبك سوم : از 20ق.م تا 60 میلادی كه سبك آراسته خوانده می شود و در دوره امپراطوری پیشین تحقق می یابد . و با زوال تدریجی سبك دوم همراه است . در این سبك مختصر درجه ای از عمق نمایی دیده می شود و ستون ها و شبه ستونها كاركرد ظاهری خود را از دست می دهند و نازكتر می شوند و گاهی در حلقه هایی از گل یا پیچك نمایانده می شوند . و مناظر طبیعت در قاب دیوار ها و پنجره نماها كشیده می شود و بیننده فاصله ای بین خود و فضای بیرون احساس نمی كند . و این صحنه ها بیشتر به تابلوهایی شباهت دارند كه از دیوار آویخته شده باشد و جایگزینی آنها با دقت انجام شده است .
سبك چهارم : كه از 60 م تا 79 م و به نام سبك پیچیده خوانده می شود . در این جا نقاشان تحت تأثیر تأتر های آن روز رومی بودند و به استفاده از قابهای معماری و چشم اندازهای باز رجعت كردند . لیكن سطوح رنگ آمیزی شده سر شار از نمای نور و هوا شد و به جای پرسپكتیو خطی پرسپكتیو فضایی شكل گرفت . این پرسپكتیو عناصر دیوار را به طرز پیچیده ای متحد می سازد و تمام درسها و تجربه های پیشین در زمینه خطای دید یا توهم بصری را یكجا بكار می بندد . سبك چهارم چكیده سبكهای پیشین است شیوه مرمرین در امتداد پایین دیوارها ظاهر می شود و نقاشی های متعلق به سبك معماری در قاب بندی های مجزای متعلق به سبك سوم جا داده شده اند . و سبك سوم نیز در نقاشی های قاب بندی شده مجزا بازتاب یافته است . با آنكه پرسپكتیو فضایی نوعی تأثیر متحد كننده در بیننده دارد هیچ نقطه دید واحدی وجود ندارد كه از آنجا بتوان دیدن طرح ها را آغاز كرد یا آنها را به آن ارتباط داد .
در نقاشی های قاب بندی شده كوچكتر موضوعات متنوعی از طبیعت بی جان گرفته تا حوادث روزمره زندگی و موضوعات اساطیری و منظره های گوناگون مجسم شده اند . پرسپكتیو ریاضی گونه در هیچیك از آثار رومی به چشم نمی خورد رومیان از كوچك نمایی پیكره ها و اشیاء و مخصوصاً پرسپكتیو فضایی با خطوط گنگ و طرح گونه اش و تیره ساختن خطوط دور دست استفاده می كردند . سنت شبیه سازی در چهره نیز از600 چهره فردی كه از فیوم ( منطقه ای در مصر تحت حاكمیت رومیان) بدست آمده نیز بوضوح گویای تكامل این شاخه از نقاشی در دنیای باستان اروپاست این چهره با تكنیك موم مذاب خلق شده اند . یعنی ماده رنگی را با موم مذاب مخلوط و استفاده می كردند .
مدیوم دیگر خلق تصویر که ابتدا در یونان و سپس در روم بکار رفت موزائیک بود . در موزائیکها یونان کار را به قطعات ساده تقسیم میکردند و بعد از تکه سنگهای مرمرین جدا کرده و در آن قسمت قرار می دادند . اما تکنیک کار رومیان متفاوت بود . رومی ها از سنگ ریزه ی مرمر استفاده می کردند و حتی خطوط ظریف را نیز با قطعات ریز سنگ نشان می دادند دو نمونه بارز از موزائیکهای رومی جنگ خشایار با اسکندر و موزائیکهای ویلای امپراطوری در آرمرینا در سیسیل ایتالیا است و در آنها همه سطوح با تغییرات نور و سایه کار شده است .