
آیا آثار هنری استودیو جیبلی توسط هوش مصنوعی دزدیده میشود؟
میزاکی هوش مصنوعی را «توهینی به زندگی» خواند: آیا آثار هنری استودیو جیبلی توسط هوش مصنوعی دزدیده میشود؟
در یک روز معمولی سهشنبه، در حال اسکرول کردن اینستاگرام بودم که چیزی توجهام را جلب کرد و باعث شد برای دقایقی به صفحهنمایش خیره شوم. یک نسخهٔ سبکِ Studio Ghibli «استودیو جیبلی» از میم معروف «پسرِ حواسپرت». بعد یکی دیگر و بعد یکی دیگر فید من پر شده بود از افرادی که سلفیهایشان، صحنههای فیلمها و جوکهای اینترنتی را به انیمیشنهای خیرهکنندهٔ جیبلیوار تبدیل میکردند.
خیلی زود فهمیدم چرا: «راهاندازی ابزار جدید تولید تصویر OpenAI با قدرت GPT-4o»—یک ابزار هوش مصنوعی که میتوانست از متن، ویدیوهای واقعگرایانه تولید کند. و اینترنت دیوانهاش شده بود.
«هنر هوش مصنوعی جیبلی» و ویرال شدن آن جرقهٔ این موج چه بود؟ یک عکس پروفایل.
زمانی که «سام آلتمن»، مدیرعامل OpenAI، عکس پروفایل خود را به یک تصویر ساختهشده با هوش مصنوعی به سبک جیبلی تغییر داد، این ترند منفجر شد. به زودی، شبکههای اجتماعی پر شد از افرادی که سلفیهایشان را به شخصیتهای جیبلی تبدیل میکردند، میمهای قدیمی و صحنههای فیلمها را با این ابزار به «هنر جیبلی» مبدل میساختند.
اما سپس، بحثها آغاز شد، هایائو میازاکی، فیلمساز افسانهای و از بنیانگذاران استودیو جیبلی، همواره منتقد صریحاللهجهٔ هنر تولیدشده توسط هوش مصنوعی بوده است. او در یک مصاحبه معروف در سال ۲۰۱۶، آن را «توهینی به خود زندگی» خواند. حالا، با تقلید هوش مصنوعی از سبک انیمیشنِ نمادین فیلمهای او، مردم شروع به پرسیدن این سوال کردند:
این موضوع برای خلاقیت انسانی چه معنایی دارد؟ اگر هر کسی بتواند با چند کلیک یک انیمیشن به سبک جیبلی بسازد، ارزش هنر واقعی چه میشود؟
در حالی که اینترنت سرگرم بود، هنرمندان و انیماتورها نگرانیهای خود را مطرح کردند: اگر هوش مصنوعی میتواند در چند ثانیه سبک استادان انیمیشن را بازتولید کند، برای کسانی که دههها برای تکمیل مهارتشان زحمت کشیدهاند چه اتفاقی میافتد؟

چرا هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین «لمس انسانی» شود؟
این اولین باری نیست که هوش مصنوعی یک حوزهٔ خلاقانه را متحول میکند. وقتی در سال ۱۹۹۷، «دیپ بلو» آیبیام، گری کاسپاروف، استاد بزرگ شطرنج را شکست داد، مردم فکر کردند شطرنج جذابیت خود را از دست میدهد. اما مشخص شد که صرفِ اینکه هوش مصنوعی میتواند انسانها را در بازی خودشان شکست دهد، به این معنی نیست که مردم علاقهشان را به بازی کردن از دست میدهند.
مردم دوست دارند کارها را با دیگران انجام دهند، با آنها رقابت کنند و استعدادهای خود را به نمایش بگذارند—حتی اگر دیگران (یا ماشینها) بتوانند بهتر انجامش دهند.
موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی وجود دارد، اما مردم هنوز پول میدهند تا نوازندگان موردعلاقهشان را به صورت زنده ببینند. ممکن است همین اتفاق برای هنر بیفتد: هوش مصنوعی شاید فرآیند خلق را تغییر دهد، اما لزوماً جایگزین اشتیاق پشت آن نخواهد شد.
برخی استدلال میکنند که هوش مصنوعی میتواند ابزاری برای هنرمندان باشد، نه رقیبی برای آنها. این فناوری میتواند در طوفان فکری، کمک به انیمیشن یا تسریع کارهای خستهکننده مفید باشد. اما برخی نگرانند که استودیوها و شرکتها ممکن است به جای استخدام هنرمندان انسانی، هوش مصنوعی را ترجیح دهند و انیمیشن سنتی را از صنعت حذف کنند.
فراتر از جیبلی: هوش مصنوعی چگونه خلاقیت را تغییر میدهد؟
تبدیل عکسها به تصاویر سبک جیبلی ممکن است بزرگترین ترند فعلی باشد، اما این هوش مصنوعی تواناییهای بسیار بیشتری دارد. مردم از آن به روشهایی استفاده میکنند که واقعاً نحوهٔ خلق ما را تغییر داده است:
تولید عکس محصول بدون مدل واقعی: برندهای لباس از هوش مصنوعی برای تولید عکسهای مدل استفاده میکنند—بدون نیاز به استخدام مدل یا صرف ساعتها زمان برای عکاسی. آنها فقط طرح تیشرت را آپلود میکنند و هوش مصنوعی در چند دقیقه تصاویر واقعگرایانه میسازد.
تبلیغات و برندینگ بدون بودجه کلان: شرکتها پوسترها، لوگوها و کمپینهای تبلیغاتی کامل را بدون نیاز به عکاسی پرهزینه یا ادیت حرفهای طراحی میکنند.
تجربهٔ سبکهای هنری مختلف: این موضوع فقط به جیبلی محدود نیست. مردم آثار هنری هوش مصنوعی را در سبکهای «ساوت پارک»، «ماینکرفت»، «لگو»، آبرنگ و حتی انیمیشنهای قدیمی خلق میکنند.
آنچه به عنوان یک ترند سرگرمکننده شروع شد، اکنون در حال تغییر نحوهٔ روایت داستانها، طراحی تصاویر و گسترش مرزهای خلاقیت به روشهایی است که هرگز تصور نمیکردیم.
پرسیدن سوالهای درست
به جای پرسیدن «آیا هوش مصنوعی جایگزین هنرمندان میشود؟»، شاید سوال واقعی این باشد: هنرمندان چگونه خود را با هوش مصنوعی تطبیق خواهند داد؟
به جای تعجب از اینکه «آیا هوش مصنوعی هنر را میدزدد؟»، باید بپرسیم: در زمانی که ماشینها میتوانند هر چیزی را کپی کنند، چگونه اصالت را تعریف میکنیم؟
آینده در مورد جایگزینی هنرمندان توسط هوش مصنوعی نیست، بلکه در این است که انسانها چه تعریفی از هنر واقعی ارائه خواهند داد. آیا مردم فرآیند خلق را بیش از کمالِ اثر ارزشمند خواهند دانست؟ آیا هنر ساختهشده توسط انسان به کالایی لوکس تبدیل میشود—مانند عکاسی آنالوگ؟ یا هوش مصنوعی را میپذیریم و خلاقیت را به روشهایی که هرگز تصور نکردهایم پیش میبریم؟
تکنولوژی همیشه نحوهٔ خلق ما را تغییر داده، اما هرگز نیاز انسانی به بیان، ارتباط و روایت داستان را از بین نبرده است. و این چیزی است که هوش مصنوعی هرگز نمیتواند بازتولید کند.
نتیجهگیری: از اینجا به کجا میرویم؟
تولید تصویر فقط آغاز راه است. هوش مصنوعی بهتر خواهد شد و نقش آن در خلاقیت گستردهتر. برخی آن را خواهند پذیرفت، برخی مقاومت خواهند کرد و برخی راههایی برای استفاده از آن پیدا خواهند کرد که حتی تصورش را هم نکردهایم.
اما در نهایت، آیا هوش مصنوعی معنای هنر را به چالش میکشد؟ یا فقط نحوهٔ خلق آن را تغییر میدهد؟ این پاسخی است که فقط زمان و انسانها میتوانند به آن بدهند.